عصر ایران –
گاهی آدم فکر می کند که حافظه تاریخی ما ایرانی ها که سهل است حافظه کوتاه
مدت بسیاری از ما ایرانی ها هم بسیار ضعیف شده است ، چرا که سوژه هایی به
سرعت برق و باد و بسیار عجیب به یکباره اتفاق می افتند یا از سوی کسی ادعا
می شوند و... و به همان سرعتی که آمده اند با رویدادهای جدیدتر از یاد ها
می روند و جای خود را به مسایلی تازه و جدید می دهند ، بدون اینکه گره
مشکلات و ابهامات قبلی باز شوند .
البته این مساله " مبتلا به "
همه جای دنیا است و در همه کشورها اتفاقاتی تلخ و شیرین روی می دهد و مدتی
سوژه رسانه ها می شود و بعد از یادها می رود یا در یادها کمرنگ شده یا
تبدیل به خاطرات تلخ و شیرین می شود .
اما کشور ما یک خاصیت خاص
دارد و آن این است که عموما در کشور ما پرونده ها ناگشوده مانده و گره ها
بدون اینکه باز شوند جای خود را به گره های جدید می دهند و ابهامات بر جای
می مانند و آخر سر هم معلوم نمی شود که مساله یا رویداد اصلی اتفاق افتاده
چه بوده و در پایان با دو یا چند روایت رسمی از موضوع و گاه دهها روایت
غیر رسمی یا شایعه از موضوع اتفاق افتاده مساله به بایگانی ذهن ها و تاریخ
سپرده می شود و گاه از بسیاری از رویدادهای تاریخی که همین چند ده سال
پیش اتفاق افتاده روایت های مختلف و بسیار متضاد نقل می شود و حتی گاه
روایت ها از یک شخصیت تاریخی از مرز قدیسی تا مرز خیانت کاری در نوسان است
.
شاید
یکی از دلایل این مساله باز نبودن فضای رسانه ای به اندازه کافی و وافی
باشد ، چرا که در صورتی که فضای آزاد رسانه ای حاکم باشد نورافکن های رکن
چهارم دموکراسی با تابش خود به تمامی ابعاد و زوایای پیدا و پنهان ، چیزی
را از قلم بررسی فرو نمی گذارد و همه امور به زیر تیغ نقد و بررسی می رود
و نتیجه کار این می شود که گره هیچ ابهامی ناگشوده نمی ماند ، اما وقتی
فضای رسانه ای بسته یا نیمه بسته باشد و دایره ممنوعات بسیار زیاد باشد ،
آن وقت است که بسیاری از مسایل و رویدادهای حادثه در پرده ابهام می مانند
و روایت های مختلف و گاه متضاد که به صورت سینه به سینه نقل می شود - بدون
اینکه تعصبی به حقیقت ماجرا داشته باشد - روز به روز بر شاخ و برگ های
زاید خود می افزاید و پس از طی چند ماه یا چند سال یا چند دهه از یک روایت
مشخص تاریخی چندین روایت مجهول و گنگ ساخته می شود که گاه تفاوت آن روایت
ها از زمین تا آسمان است .
باری ، پر بیراه نیست که چند پرونده
بسیار جنجالی طی ماه های اخیر مرورشود . این پرونده ها و اتفاقات و
رویدادها به سرعت برق و باد آمدند ، روزها و هفته ها تیتر یک بسیاری از
رسانه ها شدند و آخر سر بدون اینکه گره ناگشوده ابهام افکار عمومی و رسانه
ها باز شود جای خود را به سوژه های تازه از راه رسیده دادند :
1- دزدی مجسمه ها چه شد ؟
به
راستی پس از طی ماه ها از فروردین و اردیبهشت ماه سال جاری که یکی از
جنجالی ترین سوژه های آن دزدی و سرقت مجسمه های تهران بود ، اصل ماجرای
سرقت مجسمه های تهران چه بود و پیگیری این موضوع به کجا انجامید ؟ اگر کسی
در این باره اطلاعاتی دارد و در جریان پیگیری این پرونده در نهادها و
دستگاه های مربوطه قرار دارد به ما هم اطلاع دهد!
2- ماجرای خیابان فاطمی و آن حرف ها و حدیث ها ؟
همین
چند ماه پیش بود که تنی چند از نمایندگان اصولگرای مجلس با داد و قال
فراوان خبر از پرونده فساد مالی یک مقام عالی دولت را دادند و نام محفل
خیابان فاطمی را روی آن گذاشتند . ادعای مطروحه این بود که این مقام دولتی
بانفوذ ، سر دسته یک باند خلافکار است که در خیابان فاطمی تهران متمرکز
است و چه و چه ... .
آن مقام دولتی خبر را تکذیب و مدعیان را
تهدید کرد که از دست آنها شکایت خواهد کرد و ما در همین ستون خبر ویژه در
همان روزها نوشتیم که بهتر است برای زدوده شدن ابهامات افکار عمومی هر
دو پرونده شکایت نمایندگان و آن مقام دولتی از یکدیگر رسیدگی شود تا سیه
روی شود هر که در او غش باشد ، اما این اتفاقات نیفتاد و ماجرای ادعای
وجود باند خیابان فاطمی و حواشی دیگر آن در زیر موج خبرها و سوژه های داغ
بعدی دفن شد و گره نا گشوده آن سر بسته ماند.
3- ماجرای شهرام امیری به کجا انجامید؟
ماجرای
شهرام امیری هم یکی از همین دست پرونده هایی بود که در نهایت مشخص نشد اصل
ماجرا چه بوده است ؟ روایت های مختلفی در این باره منتشر شد و هفته ها و
ماه ها تیتر یک بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی شد و در نهایت آن قدر
روایت های متضاد از این ماجرا نقل شد و آن قدر گره به ابهامات این پرونده
افزوده شد که کسی نفهمید اصل ماجرا از چه قرار بود و در نهایت هم این
موضوع با سوژه های جنجالی بعدی به دست فراموشی سپرده شد.
4- "یک میلیارد" و "پنجاه و یک میلیارد" دلار آمریکا چه شد؟
همین
چند هفته پیش بود که یکی از خطیبان نماز جمعه تهران که دستی هم در تایید
صلاحیت قوانین موضوعه کشور و نامزدهای انتخابات مختلف مجلس و ریاست جمهوری
و امثالهم دارد در سخنانی در قم ادعا کرد که آمریکا با میانجیگری عربستان
1 میلیارد دلار به برخی رهبران مخالف دولت داده است و به آنها وعده داده
که اگر کار نظام اسلامی را تمام کنند 50 میلیارد دلار دیگر هم به آنها می
دهد .
اقامه این ادعا جنجال های بسیاری به همراه داشت و چند روزی
تیتر اول بسیاری از رسانه های داخلی و خارج شد اما از همین الان هشدارش را
می دهیم که این سوژه نیز همانند سوژه های قبلی بدون اینکه اصل ماجرا و صحت
و سقم آن روشن شود دارد کم کم به موزه تاریخ می رود بدون اینکه گره ابهام
یا صحت ادعای آن بررسی شود .
5- بررسی مدارک تحصیلی همه مسوولان
بعد
از ماجرای مرحوم کردان ، موضوع مدارک تحصیلی مسوولان ، داغ شد و رئیس
جمهور نیز دستور داد مدارک تحصیلی همه مسوولان در همه کشور بررسی شود.
وزارت علوم هم سایتی به این منظورتشکیل داد و قرار شد مدیران دولتی
اطلاعات مربوط به مدارک تحصیلی خود را درآن وارد کنند تا بررسی شود.
با این حال ، چنین اتفاقی رخ نداد و این طرح نیز مانند خدابیامرز کردان زیر خروارها خاک دفن شد.
6- حمله به کوی دانشگاه
پرونده
حمله خرداد ماه سال گذشته به کوی دانشگاه نیز برغم دستورات صریح مقامات
ارشد نظام ، همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و بیم آن می رود این
موضوع نیز به تاریخ سپرده شود.
7- ...
البته
اگر بخواهیم این فهرست را ادامه دهیم ، دهها مصداق دیگر می توانیم بدان
بیفزاییم که در روزگار داغ بودن خود در پیشانی اخبار بودند و از داغی دست
هر لمس کننده ای را می سوزاندند ، اماامروز فقط خاطره ای ابتر از آنها بر
جای مانده است.
آیا ما ساکنان سیاره پرونده های ناتمام هستیم؟!