تحلیلی به وسعت آزادی...استقلال

اخبار مهم وجالب روز...

تحلیلی به وسعت آزادی...استقلال

اخبار مهم وجالب روز...

فردوسی پور : نود زرد نیست / اشتباه آنجاست که حتی کشتی را مستقیم پخش نمی ک

 فارس نوشت : عادل فردوسی پور در برنامه ای رادیویی از سیاست های تلویزیون در پخش برنامه های ورزشی انتقاد کرد.

عادل فردوسی پور عصر چهارشنبه در گفتگو با رادیو جوان با انتقاد از رسانه های ورزشی خواستار توجه بیشتر به ورزشهای غیر فوتبالی شد.
او که مهمان تلفنی میز گرد آسیب شناسی رسانه های ورزشی بود، گفت:« این موضوع را قبول دارم که در ایران رسانه‌های زرد وجود دارد. البته شاید نتوان عنوان زرد را به آن اطلاق کرد؛ اما در مجموع زردگرایی در ورزش ما وجود دارد.»
مجری برنامه 90 در واکنش به این موضوع که چرا تا نام حاشیه زرد می‌آید، بلافاصله فوتبال در ذهن متبادر می‌شود، گفت: «2 مدال طلا در کشتی فرنگی کسب کردیم؛ اما چند نفر علی اکبری و حمید سوریان را می‌شناسند؟ آنها حتی برجسته هم نشدند و کسی به آنها نپرداخت . در این مورد خود ما رسانه‌ها هم مقصریم. شما دقت کنید که تلویزیون حتی پیکارهای کشتی را پخش مستقیم هم نکرد. »
او در پایان زرد بودن برنامه 90 و پرداختن به خط قرمزها را تکذیب کرد
.

دولتی که با شعار “ما می‌توانیم” آمد، اخیرا می‌گوید...ما نمی‌توانیم...

چکیده : چه کسی گفته است عقل 20 نفری که در دولت فعالیت می‌کنند از 300 نماینده مجلس بیشتر است؟، خاطرنشان کرد: موضوع لایحه برنامه پنجم در کمیسیون تلفیق چندین ماه توسط کارشناسان اساتید دانشگاه و نمایندگان متخصص مورد بررسی قرار گرفته، آیا عقل این افراد به جایی نمی‌رسد؟ و ما دلسوز نیستیم ؟ به گونه‌ای عمل شده است که گویا تمام دلسوزان و کارشناسان در دولت حضور دارند.
سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) از تصمیم مجلس در مورد استرداد لایحه برنامه پنجم و تلاش برای رفع نقطه نظرات دولت انتقاد کرد و گفت: شان مجلس با این کار کاهش می‌یابد. چطور دولتی که با شعار ”ما می‌توانیم“ آمد، اخیرا می‌گوید ”ما نمی‌توانیم”!
به گزارش ایلنا،داریوش قنبری در جلسه علنی امروز طی تذکری با استناد ماده ۱۳۷ آیین‌نامه داخلی مجلس اظهار داشت: در مورد استرداد لایحه برنامه پنجم که دولت تقاضای آن را از مجلس داشت، هیات رئیسه به چه اسنادی تصمیم به انجام مذاکره با دولت را گرفته است؟
وی افزود: در کجای آیین‌نامه داخلی مجلس آمده است که هیات رئیسه می‌تواند به صورت کدخدامنشانه اقدام به انجام مذاکرات با دولت کند؟
سخنگوی فراکسیون خط امام (ره) معتقد است که هیات رئیسه مجلس بهتر بود شان و جایگاه مجلس را حفظ کند و تصمیم استرداد لایحه برنامه را به رای بگذارد تا نمایندگان در مورد آن تصمیم گیرند.
قنبری ادامه داد: این گونه اقدامات شان و جایگاه مجلس را کاهش می‌دهد و فردا هیچ اعتمادی به مجلس نخواهد شد.
این عضو کمیسیون اجتماعی با طرح این سوال که چه کسی گفته است عقل ۲۰ نفری که در دولت فعالیت می‌کنند از ۳۰۰ نماینده مجلس بیشتر است؟، خاطرنشان کرد: موضوع لایحه برنامه پنجم در کمیسیون تلفیق چندین ماه توسط کارشناسان اساتید دانشگاه و نمایندگان متخصص مورد بررسی قرار گرفته، آیا عقل این افراد به جایی نمی‌رسد؟ و ما دلسوز نیستیم ؟ به گونه‌ای عمل شده است که گویا تمام دلسوزان و کارشناسان در دولت حضور دارند.
قنبری مذاکراتی را که از سوی هیات رئیسه با دولت انجام می‌شود را فاقد جایگاه قانونی عنوان کرد و گفت: موضوع استرداد لایحه برنامه پنجم باید در مجلس مطرح شود و نمایندگان در مورد آن تصمیم بگیرند.
این نماینده مجلس یادآور شد: چگونه دولتی که با شعار ما می‌توانیم وارد عرصه شد، اکنون همواره می‌گوید ما نمی‌توانیم.

طالب نعمت‌پور از صبح تا شب گریه می‌کرد

 محمد بنا: از این همه تبعیض در رسانه ملی ناراحتم

من وقتی شنیدم که مسابقات از تلویزیون پخش نشد خیلی ناراحت شدم چون بچه‌ها واقعا زحمت کشیدند و کشتی‌های خوبی گرفتند اما هیچ کس ندید. از اینکه شاهد این همه تبعیض هستم ناراحتم. بدون شک محمد بنا تأثیرگذارترین مربی ایران در چند سال اخیر بوده. بنا که در تیم ملی کشتی فرنگی عاشقانه کار می‌کند، تا به حال چند رکورد جالب برای کشتی فرنگی ایران به دست آورده که این کار واقعاً از عهده هر کسی برنمی‌آمد.سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان که قصد دارد در المپیک هم شگفتی‌سازی کند و باز هم برای ایران رکوردهای جدید ثبت کند نسبت به کم‌توجهی مسوولان و رسانه‌ها و همچنین تبعیضی که بین رشته‌های ورزشی وجود دارد همچنان گلایه‌مند است و از ناراحتی‌اش صحبت می‌کند. ناراحتی بزرگی که بعد از خوشحالی غیرقابل وصفش از قهرمانی سوریان و علی‌اکبری به سراغش آمد.

بعد از قهرمانی حمید سوریان گفته بودی که خوشحال‌ترین فرد روی زمین هستی، بعد از آن که امیر علی‌اکبری هم مدال طلا کسب کرد چه حسی داشتی؟

آن وقت هم خوشحال‌ترین فرد روی زمین بودم اما الان نه، کمی‌ناراحت هستم.

چرا؟ مگر اتفاقی افتاده؟

اتفاق مهم موفقیت بچه‌ها بود و به بار نشستن زحمات آنها و کادر فنی به این دلیل خیلی خوشحال شدم و اتفاقا خیلی خوشحال شدم که باز هم رکوردهای جدید ثبت کردیم. مثلاً طلای پنجم حمید سوریان یا حتی اینکه برای اولین بار کشتی فرنگی در مسابقات جهانی دو طلا با هم گرفت رکوردی جدید بود که همه ایرانی‌ها را خوشحال کرد اما به خاطر تبعیضی که وجود دارد ناراحتم. واقعاً ناراحتم که رسانه ملی اینقدر به ورزش ملی کم توجه هستند. من وقتی شنیدم که مسابقات پخش نشد خیلی ناراحت شدم چون بچه‌ها واقعاً زحمت کشیدند و کشتی‌های خوبی گرفتند اما هیچ کس ندید. از اینکه شاهد این همه تبعیض هستم ناراحتم. ناراحتم که مثلاً بازی دوستانه تیم ایران با تیم لاتزیو که هیچ اهمیتی ندارد پخش می‌شود اما حتی فینال حمید سوریان که یک استثنا در دنیا است هم به صورت زنده روی آنتن نرفت.

دیروز هم که بازی دوستانه ایران و کره جنوبی پخش شد...

خب اینها برایشان مهمتر است اما کشتی و افتخارات کشتی‌گیران هیچ اهمیتی ندارد.

بگذریم، بهتر است از کار بزرگی که انجام دادید بگویید...

ما عادت داریم به انجام کارهای بزرگ اما دیده نمی‌شوند و قدر نمی‌دانند.

همانطور که گفتید حمید سوریان یک رکورد دیگر زد و توانست پنجمین مدال جهانی‌اش را به دست بیاورد. جالب اینکه در 4 دوره از مسابقاتی که سوریان طلا گرفت شما سرمربی‌اش بودید و در سال 2007 هم که رقابت‌ها در باکو انجام شدگفته می‌شد حمید با برنامه تمرینی شما پیش رفت و قهرمان شد.

نه، این حرف‌ها نیست. حمید خودش زحمت کشید و من هم به خاطر علاقه‌ام به کشتی همیشه در کنار بچه‌ها هستم. حمید لیاقت و شایستگی این مدال‌ها را داشت و به حقش رسید. سوریان واقعا یک استثنا در کل ورزش کشورمان است و باز هم می‌گویم که لقب جادوگر و امپراتور واقعاً شایسته حمید سوریان است چون او با پنجمین طلایی که گرفت واقعا نشان داد یک استثنا در ورزش است اما متأسفانه کسی قدر نمی‌داند.

اگر قرار باشد محمد بنا به حمید سوریان یک لقب دهد، چه لقبی نصیب سوریان می‌شود؟

استثنا، حمید واقعا یک استثنا در کل ورزش کشورمان است.

کشتی‌های علی‌اکبری را چطور دیدید؟ قبل از مسابقات گفته بودید به قرعه سختی خورده اما همه حریفان را یکی پس از دیگری مغلوب کرد و به قهرمانی رسید.

امیر اعجوبه است. در دنیا ما دو استثنا داریم یکی حمید در سبک وزن‌ها است و یکی هم امیر علی‌اکبری در سنگین‌وزن‌ها. به گفته کارشناسان تیم ما با این جوانی و قدرتی که دارد تا چهار پنج سال دیگر راحت می‌تواند مدال کسب کند. امیر هم که کشتی‌گیر جوانی است نشان داد فاصله‌اش با حریفانش زمین تا آسمان است.

کار سخت علی‌اکبری هم ظاهرا مبارزه با خوشتوف روس بود که او را هم به راحتی شکست داد.

خوشتوف از همه حریفان برای امیر آسان‌تر بود.

مگر آماده نبود؟

مگر می‌شود قهرمان المپیک و ستاره سال 2010 اروپا آماده نباشد؟ خودتان هم دیدید که خوشتوف همه را راحت برد و فقط به امیر باخت چون امیر هم استثنایی کشتی گرفت.

با وجود این دو مدال طلا واقعاً حیف شد که سعید عبده ولی بدون مدال از دور مسابقات کنار رفت.

خب ما به مشکلاتی که برای کشتی‌گیران وجود دارد دیگر عادت کرده‌ایم. سعید عبده ولی به خاطر مشکل خروجی که داشت نتوانست در تورنمنت‌ها حضور پیدا کند تا محک بخورد. مثلا من برای مسابقات باکو و لهستان اسم او را رد کردم اما مشکل خروجی او بسته بود. در کل سعید با یک نوع تفکرات دیگر آمده بود که آن هم ناشی از کم تجربگی‌اش بود. او بیش از حد جوان است و نتوانست خودش را جمع و جور کند چون برای اولین بار مسابقات جهانی را تجربه می‌کرد.

اما عبده ولی خیلی خوب شروع کرد و حریف پرتغالی‌اش را در دو تایم با ضربه فنی برد...

حریف پرتغالی حریف قدرتمندی نبود البته ضعیف بودن همین حریف هم سعید را به هم ریخت چون با کشتی راحتی که داشت فکر می‌کرد همه حریفان همین طور هستند و همین جوانی و کم‌تجربگی باعث شد تا خود به خود و غیر قابل باور حذف شود.

اگر به نظرتان سعید عبده ولی تجربه لازم را برای این مسابقات نداشت، چرا کشتی‌گیر دیگری را انتخاب نکردید؟

در آن زمان افشین بیابانگرد بعد از مسابقات آسیایی در جام جایزه بزرگ باکو جواب نداد و در کنار آن هم مصدوم شده بود. علی محمدی هم دیگر کشتی‌گیر این وزن بود که تازه از بند مصدومیت رها شده بود البته سعید عبده ولی شایسته این انتخاب بود اما تفکراتش هنوز بچگانه است و انگار نمی‌دانست مسابقات جهانی شرایط خودش را دارد. به هر حال حریفان عبده ولی قبل از جهانی، در مسابقات بزرگ محک خوردند و هم خودشان را شناختند و هم به شناخت مربیان کمک کردند اما سعید با اینکه کشتی‌گیر شایسته‌ای بود باید می‌رفت استانش (خوزستان) تا کار خروجی‌اش را درست کند. به همین دلیل خیلی از روزها در اردو غایب بود.

طالب نعمت‌پور به خاطر قرعه‌ای که با نماینده رژیم صهیونیستی افتاد از دور مسابقات کنار رفت...

طالب نعمت‌پور واقعاً قوی‌ترین مهره‌ ما در سه وزن دوم بود. من به او هم به اندازه امیر علی‌اکبری اعتقاد دارم اما متأسفانه شانس با او یار نبود و در دور اول به کشتی‌گیر رژیم صهیونیستی خورد. طالب هم به خاطر اینکه ما ایرانی‌ها این کشور را به رسمیت نمی‌شناسیم از قرار گرفتن مقابل این حریف خودداری کرد.

پس طالب هم می‌توانست سومین استثنای تیم فرنگی ایران باشد؟

واقعا همین طور است اما متأسفانه قرعه خیلی بد بود و همه بچه‌ها را ناراحت کرد به طوری که طالب بعد از قرعه‌کشی تا شب گریه می‌کرد چون تلاش زیادی برای کسب مدال کرده بود.

این قرعه بد روی روحیه بقیه بچه‌ها هم تأثیر منفی داشت؟

صددرصد چون همه به خاطر طالب ناراحت بودند و گریه می‌کردند اما اگرچه طالب نتوانست به مدال برسد اما کار بزرگی کرد و با این کارش باعث خوشحالی همه ایرانی‌ها شد.

قرعه سامان طهماسبی چطور بود؟

نمی‌دانم چون برایم مهم نیست.

چرا؟

سامان که کشتی‌گیر تیم ما نیست.

راستی محمدرضا یزدانی‌خرم در یکی از مصاحبه‌هایش در مورد سامان گفت که به دلیل اینکه طهماسبی پیر بود و همچنین اینکه محمد بنا او را نخواست به آذربایجان رفت.

سامان بیست و چهار، پنج سال بیشتر ندارد پس پیر نیست اما در مورد خواستن و نخواستن هم باید بگویم که سامان در اردو حضور داشت اما انتخاب من طالب نعمت‌پور بود.

در هر صورت دلیل اصلی رفتن طهماسبی به آذربایجان مشکل مالی بود، درست است؟

صد درصد. سامان به خاطر درگیری‌های مالی که داشت به عضویت تیم آذربایجان درآمد. به هر حال او بعد از اینکه دو مدال جهانی گرفت به جایی نرسید و حتی کار هم نداشت. به این صورت بود که مجبور شد به آذربایجان برود. ضمن اینکه طهماسبی با شکستی که برابر داود اخباری و طالب نعمت‌پور خورده بود هیچ شانسی برای ملی‌پوش شدن نداشت.

خب به کشتی‌ها برگردیم، فکر می‌کنید تیم ایران شانس قرار گرفتن روی سکو را دارد؟

با وجود مشکلی که برای طالب نعمت‌پور به وجود آمد سخت است چون ما روی مدال طلای او و 10 امتیازش حساب کرده بودیم اما الان وضعیت فرق می‌کند.

پس به دنبال مقام تیمی‌و قرار گرفتن روی سکو نیستید؟

برای من مهم عملکرد بچه‌ها است. مهم این است که ما برای اولین بار در تاریخ کشتی فرنگی ایران در یک دوره از مسابقات جهانی دو مدال طلا کسب کردیم. همین مسأله برای من مثل قهرمانی است. پس مهم نیست که روی سکو برویم یا نه چون با وجود شرایطی که برای طالب به وجود آمد کار سخت شده. در هر صورت ما چند رکورد زدیم که یکی از آنها هم قهرمانی وزن 96 کیلوگرم است که این هم برای اولین بار در تاریخ کشتی فرنگی ایران اتفاق افتاده.

نامه زنی در قامت مدعی العموم به صادق آملی لاریجانی/ رهنورد :آزادی وحق ش


امروز: پس از حملات اخیر نیروهای لباس شخصی و بسیج به محل سکونت مهدی کروبی، گروهها و شخصیت های مختلف سیاسی و فرهنگی ضمن دیدار با وی و یا صدور بیانیه هایی این اقدام را محکوم کردند.در تازه ترین واکنش دکتر زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه تهران با نوشتن نامه ای خطاب به آیت الله صادق آملی لاریجانی ،رییس قوه قضاییه ضمن محوم کردن این حادثه از وی خواسته است که« پیش از آنکه دست انتقام الهی وارد معرکه شود و خشک و تر را بسوزاند دستگاه قضا وارد عمل شده و داد مردم را بستاند .»

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

جناب آیت الله لاریجانی ریاست قوه قضائیه و قاضی القضات

باسلام

آنچه موجب شد به عنوان زنی در قامت مدعی العموم ، این نامه را با یک درخواست فوری برای شما بنویسم مسئولیتی است که حضرت علی (ع)برعهده مان گذاشته ، آنجا که می فرمایند «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته »همه ی ما در برابر سرنوشت مردم مسئولیم .

همچنین مولایمان از آگاهان خواسته است که حق مظلوم را از ظالم بستانند و البته بار امانتی است که قرآن کریم بر دوشمان نهاده تا آنجا که در پیکر کوچکمان که در مقابل کوهها و آسمانها قدر و هندسه ای ندارد ،سنگین ترین مسئولیتها را به ودیعه نهاده است .

بدین ترتیب است که هریک از ما مدعی العموم هستیم و دادستانی هستیم که بدون حکمی مکتوب و مضبوط از سوی مقامات و عالی رتبگان ،بلکه و اما با انتخابی و انتصابی از سوی وجدان بیدارمان که محصول روحی الهی است ، وظیفه داریم حق را بیان کنیم و داد مظلوم را بستانیم .حوادث یکسال اخیر سرکوب ها بویژه هتاکی ها و شعبان بی مخیسم رایج روز قدس مرا بر آن داشت که حق ملت را به زبانی دیگر بازگو کنم .

شما در مقام قاضی القضات اگر بخواهید می توانید یکبار برای همیشه زخمهای ملت را مرهم نهید و از ریشه درمان کنید .

هنگامی که به مسئولیت قاضی القضاتی می اندیشم ،برخود می لرزم، خدایا این چه مسئولیت سنگینی است که برعهده انسانها گذارده ای و اگر او از عهده این مسئولیت برآید خوشا به حالش و اما اگر از مسئولیت پرهیز کند یا بترسد؟...واسفا بر حال او

آقای لاریجانی ریاست قوه قضائیه و قاضی القضات

در حالیکه به حکم طبیعت شبها پرنده ها طبق ناموس الهی ، در آشیانه هایشان آرمیده اند و روزها آزادانه به هرکجا پرواز می کنند ، به حکم سرکوب گران مردم ،آزادیخواهان و خانواده هایشان و بیوت علما و مبارزان و اخیرا مساجد نیزامنیت و آرامشی ندارند.

دادخواهی من برای انسانها ،خانواده ها و بیت هایی است که در این یکسال بصورتهای مختلف در معرض تهاجم وحشیانه قرار گرفته اند ،من مدعی العموم این ملتم زیرا می دانم و دیده ام که از لکه های ننگ اقتدار گرایی ،حملات بی رحمانه ی شبانه و روزانه به خانه های مردم به عنوان دستگیری آزادی خواهان ، نه تنها آزادی بلکه حق حیات شهروندی خانواده هاست که پایمال می شود، به راستی چه مصیبتی به روزگار ملت وارد شده است .

به جرم اینکه فردی اعتراضی به حاکمیت دارد یا فردی از خانواده با حاکمیت مخالف است ، خانه را زیر و رو وکتابخانه و وسایل شخصی را برای بدست آوردن مدرکی ، نشانی ، علامتی و عکسی ویران و به گنجه ها و لباسهای خصوصی زنان و جوانان دست یافته و به حریم خصوصی آنان تجاوز می کنند ،پرده های اخلاق را می درند تا زنی را، مادری را پدری را ،دختری را و پسری را دستگیر کنند و در این روند کودکان خردسال از ترس یا از فراق مادرانشان همچون بید می لرزند یا ضجه می زنند و گاه اگر فرد مورد نظر در خانه نباشد کسان او را به گروگان می گیرند .بدتر ازهمه درد اسیری است . در زندان نیز مدام زندانیان را به گروگان گرفتن و تجاوز به همسر و فرزند تهدیدی می کنند . در این هجمه بی امان بسیاری از زندانیان سیاسی با این روشها دستگیر شده اند و خانواده های آنها در بی خبری از فرزندانشان هاجر وار به این سو و آن سو سرگردان بوده اند.

کجای این اقدامات اسلامی و انسانی است؟ یا نشانگر مدنیتی است که انسان پس از هزارها سال برای رسیدن به آن تلاش کرده است ؟

اما حمله به خانه های شخصیتهای مخالف حاکمیت این زنجیره مخوف را تکمیل می کند .

یورش کینه توزانه و وحشیانه به بیت آقایان منتظری،صانعی ،دستغیب و امثالهم و این بار نیز حمله به خانه آقای کروبی دردهای ملت را تکمیل و صبر همه را به انتها رسانده است .شعبان بی مخیسم گویی روش ثابت نهادهای امنیتی و قضایی در این یکساله اخیر بوده که به اشکالی مختلف عمل می کند.

در چنین شرایطی چه انتظاری دارید که جامعه راست و سالم بماند ، وقتی اراذل و اوباش سینه زنان و بر سرکوبان با ذکر حسین و زهرا و حیدر در خوابگاه ها به دانشجویان حمله کرده ،فرزندان ملت را می زنند و از طبقات بالا به حیاط پرتاب می کنند یا به روی مردم بی دفاع و اهالی خانواده روحانیت تیراندازی می کنند ، اما آزادگان و مومنان حقیقی در زندانهای مخوف و بی بهداشت و بی قانون از تمامی حقوق خود محروم و در دخمه های انفرادی به گناه راستی و پاکی و صداقت می پوسند ؟

امروز مذهب به جنگ ملت و مذهب می رود و خدا می داند و تاریخ که انتهای این جنگ به کجا خواهد کشید؟

به تازگی در دیدار از خانه و خانواده آقای کروبی و همسر مکرمشان که هردو از اسوه های کشور و فرزندان ایثارگرشان نمونه های خدمت به دانش و ملتند ، با ویرانه ای روبرو شدم که بی درنگ مرا به یاد خیمه های در آتش سوخته کربلا انداخت . تاریخ دردآور و گوش آشنایی که تکرار شده و چشم را نیز به آن وقایع آشنا می کرد. صحنه، صحنه کارزار بود.شیشه ها شکسته ،درها منهدم شده و دیوارها وآسانسورها مجروح از گلوله های مختلف و رنگارنگ ، پنجره ها خرد شده و خاطره محافظ فداکاری یکه و تنها که بر اثر ضربات زیر مشت و لگد مهاجمان له شده و به حال کما رفته است و علاوه بر همه صدای های مهیب، فحش ها و اهانتهایی که به اهالی خانه نثار شده به گونه ای تلخ و سیاه خود را نشان می داد ،خاطره ای که در و دیوار از گذشت لحظات تلخش می لرزد و هر ناظری از این همه شعبان بی مخیسم که هرگز جرم محسوب نشده و کسی پیگیرش نبوده است در شگفت می ماند .

چه خبر شده؟ آیا جنگ ایران وصدام است یا خانواده ای بی دفاع و مظلوم ،اسیر اراذل و اوباش شده اند .اراذلی سیه پوش که به طور قطع از سوی بخشی از حاکمیت ، تجهیز و روانه کارزار ناعادلانه و یکسویه خود با مدافعان حق ملت شده اند .

برای قاضی القضات این یکی از همان نقاط حساسی است که خداوند فرموده « ان ربک لبالمرصاد » بطور قطع خداوند درکمینگاه است .

از شما انتظار می رود پیش از آنکه دست انتقام الهی وارد معرکه شود و خشک و تر را بسوزاند دستگاه قضا وارد عمل شده و به حکم وظیفه داد مردم بستاند .

شما خوب می دانید مقام قاضی القضاتی نه تنها در اسلام بلکه در قاموس بین المللی رساندن حق به حق دار است نه حفظ حاکمیت ... همان حقی که به فرموده حضرت علی (ع) هنگام توصیف آسانترین و هنگام عمل در زمره سخت ترین و پیچیده ترین اجرائیات است .تا کی باید درمرگ قانون و قانون گرایی به سوگ بنشینیم ؟ و شاهد مثله شدن حق باشیم .

این بار خواست من به عنوان مدعی العموم ریشه ای و بنیادی است .یکبار برای همیشه در رسانه ملی و سایر رسانه ها ظاهر شوید و شجاعانه همه این رفتارها را از آمران و عاملان محکوم و سپس آنهارا مجازات کنید.شاید تا حدودی و البته نه کامل این لکه ننگ شعبان بی مخی ، قانون شکنی ، تجاوز گری و سرکوب که در کشور ما به شکلهای مختلف تبدیل به فرهنگ رفتاری دربرابر مخالفان شده و هردم به وسعت و شدت آن افزوده می شود پاک شود و در عین حال حیثیت دستگاه قضا به عنوان قوه ای مستقل و حق مدار اعاده گردد و مهمتر از همه مردم آزاد باشند که با فکر و اندیشه دلخواه خود زندگی کنند و حاکمیت را نقد کنند بدون آنکه جواب چنین زیستنی که طبیعی و به حق است ،مشت ، باتوم ، تجاوز و شکنجه و گلوله باشد

انتقادات شدیداللحن مطهری به احمدی‌نژاد از تریبون مجلس...

علی مطهری با بیان اینکه مجلس برای جلوگیری از انحراف دولت‌هاست، دولت دهم را دولتی جسور خواند و گفت: مجلس نجیب و ملاحظه کار و منفعل نمی‌تواند راست‌کننده کژی‌های چنین دولتی باشد.

به گزارش خبرآنلاین، نماینده تهران در نطق میان دستور امروز خود، انتقادات تندی را خطاب به احمدی‌نژاد مطرح کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید:
* باید قبول کنیم که مجلس هشتم در جایگاه لایق و شایسته خود قرار ندارد. در کجای قانون اساسی یا آیین‌نامه داخلی مجلس آمده است که اگر دولت از اجرای قانون سرباز زد و بر موضع خود پافشاری کرد یا درخواست استرداد لایحه‌ای را نمود، نایب رئیس مجلس فورا کارگروه ”گفت‌وگو“ و در واقع کارگروه ”التماس“ تشکیل دهد و موجب تحقیر مجلس گردد؟

*در قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، دولت با پافشاری بر چهل هزار میلیارد تومان به جای بیست هزار میلیارد تومان مصوب مجلس، از همین طریق و نه از طریق ارائه لایحه جدید، حرف خود را به کرسی نشاند. در قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلان شهرها، دولت به صراحت اعلام کرد که من این مصوبه را قانونی نمی‌دانم و اجرا نمی‌کنم. مجلس هم به جای استفاده از ابزارهای قانونی خود به خواهش و تمنا می‌پردازد.

*دولت با یک مصاحبه تلویزیونی، قانون عفاف و حجاب را از حیز انتفاع ساقط می‌کند و مجلس فقط ”آه“ می‌کشد.

*وقتی میدان برای تک‌روی باز می‌شود، پنج نماینده ویژه رئیس‌جمهور برای تنظیم روابط سیاسی با خاورمیانه، ‌آسیا، افغانستان حوزه خزر و مسائل مربوط به ترانزیت منصوب می‌شوند. با وجود توصیه رهبر انقلاب به پرهیز از کارهای موازی در سیاست خارجی، هیچ کدام از این احکام پس گرفته نشد؛ بلکه یکی از معاونان رئیس‌جمهور اعلام کرد که دو نماینده ویژه دیگر برای آفریقا و آمریکای جنوبی معرفی خواهند شد. در این صورت وزارت امور خارجه مسوولیتی نخواهد داشت و مجلس نمی‌تواند وزیر امور خارجه را مورد سوال قرار دهد.

*وزیر امور خارجه به حق از انتصاب نمایندگان ویژه انتقاد نمود و البته مجلس در این خصوص از او حمایت خواهد کرد. اما افسوس که آقای وزیر دیر عکس‌العمل نشان دادند. اگر همان زمانی که ستاد امور ایرانیان خارج از کشور مستقر دروزارت امور خارجه به نهاد ریاست جمهور منتقل شد و در یک اقدام غیر قانونی تبدیل به شورای عالی ایرانیان خارج از کشور گردید و برای آن بودجه هنگفت در نظر گرفتند و به این ترتیب نهادی موازی با وزارت امور خارجه پدید آمد، وزیر محترم فریاد می‌زد و زیر بار نمی‌رفت؛ اکنون شاهد انتصاب نمایندگان ویژه نبودیم. همچنان که اگر مجلس در آن موضوع عکس العمل مناسب نشان می‌داد امروز شاهد این پدیده نبودیم.

*مجلس منظر حاکمیت مردم و جلوگیری از استبداد است. اگر مجلس این ویژگی خود را از دست بدهد، دیگر مجلس نیست و به ملت خود خیانت کرده است. حتی در یک دولت صالح و مردمی مانند دولت کنونی نماینده مجلس، نماینده ملت است نه نماینده دولت. اشتباه می‌کنند برخی نمایندگان که می‌گویند چون دولت مردمی است، ما وکیل الدوله هستیم و به آن افتخار می‌کنیم. زیرا مجلس برای جلوگیری از انحراف دولت‌هاست. دولت‌های صالح نیز دچار انحراف می‌شوند. چرا که اساسا قدرت فساد آور است و تمایل به استبداد را در حاکمان زنده می‌کند.

*اگر امروز مدرس در مجلس بود آیا نسبت به بی‌اعتنایی به قانون و تضییع حقوق مردم بی‌تفاوت می‌ماند؟ مدرس می‌گفت من آنجا که احساس تکلیف می‌کنم نگاه نمی‌کنم که چند نفر پشت سر من هستند و آیا حامی دارم یا ندارم. آری باید ملاحظات را که بیشتر به منافع مشخص برمی‌گردد کنار گذاشت و به وظیفه وکالت مردم در دفاع از حقوق آنها وارد میدان‌های سخت شد.

*عجیب است که برخی توصیه‌های رهبر گرانقدر به حفظ وحدت را بهانه‌ای برای سکوت خود و شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت‌های نمایندگی قرار می‌دهند. در حالی که اولا رهبر انقلاب تصریح کرده‌اند که مقصود از وحدت، وحدت با حفظ اصول است نه هر وحدتی. ثانیا به بیان امام خمینی رحمت‌الله‌علیه، ولایت‌فقیه ضد استبداد است و هرگز راضی به سرکشی مسوولان اجرایی از قانون نیست.

*به دوستان اصولگرای موسوم به حامی دولت عرض می‌کنم؛ شما که امروز در مقابل بی‌توجهی دولت به اجرای برخی قوانین سکوت می‌کنید، اگر در آینده دولتی اصلاح‌طلب روی کار بیاید و بگوید من این قانون را قانون نمی‌دانم و اجرا نمی‌کنم محکوم به سکوت هستید! زیرا امروز سکوت کردید.

*دولت دهم یک دولت جسور است و البته این جسارت در برخی حوزه‌ها مانند سیاست خارجی و پیشبرد فناوری هسته‌ای در کشور امری مبارک است. اما دولت جسور مجلس جسور می‌خواهد مجلس نجیب و ملاحظه کار و منفعل نمی‌تواند راست‌کننده کژی‌های چنین دولتی باشد. امروز ما در مقابل تاریخ مسوولیم و اگر در مقابل برخی قانون گریزی‌‌ها سکوت کنیم، پاسخی در مقابل تاریخ نخواهیم داشت. سکوت در چنین شرایطی یعنی هموار کردن راه تک‌روی و استبداد. مساله دولت دهم و مجلس هشتم، مساله اشخاص نیست؛ مساله آینده انقلاب اسلامی است که اگر امروز این زاویه را ببندیم، فردا با استبدادی خشن روبه‌رو خواهیم بود و انقلاب اسلامی به سرنوشت انقلاب مشروطه دچار خواهد شد.

*از چند سال پیش بارها گفتم که این دولت دچار لیبرالیسم فرهنگی است. برخی بر می‌آشفتند و درصدد پاسخگویی بر می‌آمدند. امروز آفتاب آمد دلیل آفتاب و همان معترضان سخن را تکرار می‌کنند. از حدود دو سال پیش بارها گفته‌ام توجه غیر طبیعی برخی مقامات دولتی به ایران باستان و شخصیت‌های آن دوره سوال برانگیز است. باز مورد تعجب عده‌ای بود. اما امروز دیدیم که این واقعیت به صورت ”مکتب ایران“ به جای ”مکتب اسلام“ و به صورت یک نظریه مطرح شد و باز همان معترضان هشدار مرا تکرار کردند و همه یکصدا فریاد می‌زنند ”وعلی الاسلام والسلام اذ قد بلیت الامه بداع مثل اسفندیار“ ! باید فاتحه اسلام را خواند. چنانچه افرادی مانند صاحب نظریه ”مکتب ایران“ بخواهند نظریه‌پرداز و ایدئولوگ ما باشند.

*باز در نطقی در همین مجلس گفتم آقای احمدی‌نژاد باید از میان ولایت فقیه جامع الشرایط و ولایت مشائی یکی را انتخاب کنید! باز عده‌ای بر آشفته اما همان افراد امروز به این واقعیت اذعان دادند. عقل سلیم حکم می‌کند که به هشدار امروز اینجانب گوش فرا داده شود که در مقابل قانون شکنی سکوت نکنیم. راه استبداد را باز نکنیم. مجلس از ابزارهای قانونی خود برای جلوگیری از این پدیده استفاده کند.

* از مجلس محترم می‌خواهم که در تصویب مواد 22 و 23 لایحه حمایت از خانواده تحت تاثیر روشنفکران غرب‌زده قرار نگیرد و دچار تزلزل نگردد.

*رهبر انقلاب فرمودند ما اهل مذاکره هستیم اما نه با آمریکا، ولی می‌بینیم رئیس‌جمهور محترم بار دیگر پیشنهاد مناظره با اوباما را دادند پیشنهاد مذاکره یا مناظره در چنین شرایطی به اثرگذاری تحریم‌ها به ایران تعبیر می‌شود و این به صلاح کشور نیست.