تحلیلی به وسعت آزادی...استقلال

اخبار مهم وجالب روز...

تحلیلی به وسعت آزادی...استقلال

اخبار مهم وجالب روز...

کیهان: تجمع مقابل منزل مهدی کروبی، با هماهنگی خودش برگزار شد!

عصر ایران: روزنامه کیهان با طرح این پرسش که چه کسانی و با کدام هدف اقدام به ایجاد تشنج و درگیری در اطراف منزل کروبی (واقع در فرمانیه تهران) کردند؟ گمانه‌های خود در پاسخ به این پرسش را نیز مطرح کرده است و نوشت:

1- گمانه نخست شخص کروبی را متهم اصلی این صحنه‌سازی در آستانه روز قدس معرفی می‌کند.

2-گمانه دوم بر آن است که این صحنه‌سازی تشنج و زد و خورد از سوی برخی سران فتنه و با هماهنگی کروبی یا بدون هماهنگی و اطلاع وی انجام گرفته است.

3- گمانه سوم، حضور و اعتراض مردم معترض به رفتارهای ضدانقلابی کروبی را برجسته می‌کند.

ارزیابی و احتمال نخست براساس برخی اخبار و قرائن معتقد است کروبی - یا برخی اطرافیان وی نظیر حسین کروبی- با صحنه‌سازی اخیر تلاش کرده‌اند همزمان به چند هدف برسند. اولا کروبی از انزوای شدید برآمده از انتخابات (330هزار رای) خارج شود و از حاشیه توجه افراطیون به متن توجه آنها منتقل شود. ثانیا اشخاص و جریان هایی نظیر خاتمی، موسوی، عبدالله نوری، حزب مشارکت و مجمع روحانیون را که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اقدام به دور زدن کروبی کردند، به انفعال بکشاند و به آنها تفهیم کند که او همچنان مهم و اثرگذار است!

کیهان در ادامه می‌نویسد: آنچه این ساختگی بودن صحنه درگیری در اطراف منزل کروبی را که منجر به زخمی شدن 4 نفر شد جدی می‌کند، 2 گزارش است؛ گزارش اول روایت باشگاه خبرنگاران جوان است که به نقل از یک منبع آگاه می‌نویسد: «در حالی که عده ای از اهالی محل در اعتراض به مواضع ضدانقلابی کروبی مقابل منزل وی تجمع کرده بودند، عده‌ای چوب به دست از منزل وی بیرون آمده و ضمن به کار بردن الفاظی رکیک به معترضان حمله‌ور شدند. یکی از این حمله کنندگان اسلحه خود را به سوی معترضان نشانه رفت و چند گلوله به سمت مردم شلیک کرد. پس از آن هم ده‌ها گلوله به سمت جمعیت شلیک شد.»

روایت دوم اظهارات حسین کروبی است که در گفت‌و گو با دویچه وله ادعا کرده مهاجمان را می‌شناسد و آنها از متهمان مجرمان سابقه‌دار منطقه نیاوران بوده‌اند و پیشتر به دلایل فساد اخلاقی و مشروب خواری و دلایل مشابه بازداشت شده بودند. آنها اجیر شده بودند... گروهی هم افراد بسیج جماران بودند. آنها پس از دشنام جمع می‌شدند و قرآن و نماز و دعا می‌خواندند.

«جرس» با انتشار همین خبر به نقل از «منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود» ادعا می کند مجرمان و متهمان سابقه دار اجیر شده شعارهای ارزشی به نفع نظام سر می دادند! آنچه در ادعای جرس و حسین کروبی خودنمایی می‌کند ادعای «شعارهای ارزشی از سوی مجرمان سابقه‌دار» است و این پرسش را پیش می‌کشد که اگر انبوه نیروهای متدین و انقلابی بارها به صورت علنی به رفتارهای ضد‌انقلابی کروبی اعتراض کرده‌اند، بنابراین ابایی از استمرار این اعتراض ندارند و اگر حسین کروبی اوباش منطقه را یک به یک با سوابق فساد اخلاقی، شراب‌خواری و دزدی می شناسد، لابد سر و سری در میان بوده و یکی از اهداف این سر و سر، بدنام کردن نیروهای حزب‌اللهی و ایجاد هیجان و حاشیه‌سازی در آستانه روز قدس بوده است.

کیهان می‌نویسد: گمانه دیگر می‌تواند طراحی کل ماجرا از سوی سازمان دهندگان جریان فتنه سال 88 باشد فارغ از اینکه کروبی را هم در جریان ماجرا قرار داده باشند یا اطلاع نداده باشند.

این دو گمانه و احتمال، ناقض گمانه سوم- حضور معترضانه نیروهای متدین در مقابل خانه کروبی در فرمانیه- نیست بلکه در طول گمانه سوم تعریف می‌شود به این معنا که طراحان صحنه‌سازی اخیر با آگاهی از اینکه مردم به عملکرد کروبی معترضند تلاش کرده‌اند چاشنی درگیری و التهاب را به این اعتراض فزاینده و قابل پیش‌بینی تزریق کنند و نتایج مورد نظر را استخراج نمایند.

این در حالی است که سپاه محمد رسو‌الله طی اطلاعیه‌ای ضمن محکوم کردن تجمع مقابل منزل مهدی کروبی و اعلام اینکه افراد تجمع‌کننده ربطی به سپاه و بسیج نداشته‌اند، آنها را نیروهای خودسر معرفی کرده است.

همچنین هنگام برگزاری این تجمع سایت‌‌های اصول‌گرا افراد تجمع‌کننده را نیروهای ارزشی و مردمی معرفی کرده‌اند که به مواضع آقای کروبی اعتراض داشته‌اند!!

علیرضا افتخاری گفت: انقدر با گفتن ربنا این آقا (شجریان) را گنده نکنید...

به گزارش خبرنگار جهان علیرضا افتخاری در گفت وگوئی در خصوص خواندن ربنا توسط وی اظهار داشت: خواندن «ربنا» خیلی سخت نیست. خواندن یک سری از کارهای ما از «ربنا» مشکل تر است. ولی برای احترام باید کمی صبر کرد تا بعد از مدتی -یک ماه، دو ماه، یک سال- اگر عمری باشد، دوباره یک ربنای دیگر ضبط شود.

وی با بیان اینکه من که از خدایم هست که ربنا را بخوانم به نشریه پیک سبز گفت: الان دعواست. وسط دعوا هم نمی شود نرخ تعیین کرد. با گذشت از این ایام این کار را انجام خواهم داد.

لاریجانی سکته کرد...

علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به دلیل فشارهای عصبی و روحی ناشی از کار ، هفته پیش هنگام افطار دچار حمله قلبی شد و بلافاصله پزشکان بر سر بالین وی حاضر شده و تشخیص دادند که لاریجانی سکته کرده است.تاکنون هیچ منبع رسمی از سوی لاریجانی از جمله دفتر وی این خبر را تایید نکرده است.
علی لاریجانی رئیس مجلس هفته پیش سکته کرد اما در حال حاضر حال وی مساعد است.همچنین حسینیان و خدادادی نیز دچار سکته قلبی شده بودند.

به گزارش خبرنگار جام جم آنلاین، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به دلیل فشارهای عصبی و روحی ناشی از کار ، هفته پیش هنگام افطار دچار حمله قلبی شد و بلافاصله پزشکان بر سر بالین وی حاضر شده و تشخیص دادند که لاریجانی سکته کرده است.تاکنون هیچ منبع رسمی از سوی لاریجانی از جمله دفتر وی این خبر را تایید نکرده است.

پس از این حمله قلبی لاریجانی هفته پیش در یکی از روزها در صحن مجلس حاضر نشد و در حال حاضر نیز حضور لاریجانی برای اداره مجلس کم رنگ شده است.

لاریجانی یکشنبه و امروز سه شنبه برای اداره مجلس حضور نداشت اما ریاست مجلس را محمدحسن ابوترابی فرد نایب رئیس اول مجلس به عهده داشت.

لاریجانی روز گذشته قرار بود در مراسم ضیافت افطار با خبرنگاران مجلس حضور یابد اما به جای وی محمدحسن ابوترابی فرد در جمع خبرنگاران حاضر شد اما لاریجانی در موقع اذان مغرب در این مراسم حاضر شد و پس از اقامه نماز مغرب و عشا به همراه خبرنگاران افطار کرد.

یکی از نمایندگان مجلس با تایید خبر حمله قلبی لاریجانی گفت: در روزهای گذشته در مجلس لایحه حمایت از خانواده مطرح بود که برخی از نمایندگان با لاریجانی بحث و جدل کرده  و فشارها بر لاریجانی زیاد شده بود.

وی افزود: البته ممکن است سکته لاریجانی ربطی به این مسائل نداشته باشد.

پیش از این روح الله حسینیان رئیس کمیسیون سیاست داخلی و شوراهای مجلس و سلمان خدادادی نایب رئیس اول این کمیسیون دچار سکته قلبی شدند.

حسینیان پس از بستری در بیمارستان تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.

ماجرای پرونده هایی که مثل برق آمدند و مثل باد رفتند!

عصر ایران – گاهی آدم فکر می کند که حافظه تاریخی ما ایرانی ها که سهل است حافظه کوتاه مدت بسیاری از ما ایرانی ها هم بسیار ضعیف شده است ، چرا که سوژه هایی به سرعت برق و باد و بسیار عجیب به یکباره اتفاق می افتند یا از سوی کسی ادعا می شوند و... و به همان سرعتی که آمده اند با رویدادهای جدیدتر از یاد ها می روند و جای خود را به مسایلی تازه و جدید می دهند ، بدون اینکه گره مشکلات و ابهامات قبلی باز شوند .

البته این مساله " مبتلا به " همه جای دنیا است و در همه کشورها اتفاقاتی تلخ و شیرین روی می دهد و مدتی سوژه رسانه ها می شود و بعد از یادها می رود یا در یادها کمرنگ شده یا تبدیل به خاطرات تلخ و شیرین می شود .


اما کشور ما یک خاصیت خاص دارد و آن این است که عموما در کشور ما پرونده ها ناگشوده مانده و گره ها بدون اینکه باز شوند جای خود را به گره های جدید می دهند و ابهامات بر جای می مانند و آخر سر هم معلوم نمی شود که مساله یا رویداد اصلی اتفاق افتاده چه بوده و در پایان با دو یا چند روایت رسمی از موضوع و گاه دهها روایت غیر رسمی یا شایعه از موضوع اتفاق افتاده مساله به بایگانی ذهن ها و تاریخ سپرده می شود و  گاه از بسیاری از رویدادهای تاریخی که همین چند ده سال پیش اتفاق افتاده روایت های مختلف و بسیار متضاد نقل می شود و حتی گاه روایت ها از یک شخصیت تاریخی از مرز قدیسی تا مرز خیانت کاری در نوسان است .

شاید یکی از  دلایل این مساله باز نبودن فضای رسانه ای به اندازه کافی و وافی باشد ، چرا که در صورتی که فضای آزاد رسانه ای حاکم باشد نورافکن های رکن چهارم دموکراسی با تابش خود به تمامی ابعاد و زوایای پیدا و پنهان ، چیزی را از قلم بررسی فرو نمی گذارد و همه امور به زیر تیغ نقد و بررسی می رود و نتیجه کار این می شود که گره هیچ ابهامی ناگشوده نمی ماند ، اما وقتی فضای رسانه ای بسته یا نیمه بسته باشد و دایره ممنوعات بسیار زیاد باشد ، آن وقت است که بسیاری از مسایل و رویدادهای حادثه در پرده ابهام می مانند و روایت های مختلف و گاه متضاد که به صورت سینه به سینه نقل می شود - بدون اینکه تعصبی به حقیقت ماجرا داشته باشد -  روز به روز بر شاخ و برگ های زاید خود می افزاید و پس از طی چند ماه یا چند سال یا چند دهه از یک روایت مشخص تاریخی چندین روایت مجهول و گنگ ساخته می شود که گاه تفاوت آن روایت ها از زمین تا آسمان است .

باری ، پر بیراه نیست که چند پرونده بسیار جنجالی طی ماه های اخیر مرورشود  . این پرونده ها و اتفاقات و رویدادها به سرعت برق و باد آمدند ، روزها و هفته ها تیتر یک بسیاری از رسانه ها شدند و آخر سر بدون اینکه گره ناگشوده ابهام افکار عمومی و رسانه ها باز شود جای خود را به سوژه های تازه از راه رسیده دادند :


1- دزدی مجسمه ها چه شد ؟

به راستی پس از طی ماه ها از فروردین و اردیبهشت ماه سال جاری که یکی از جنجالی ترین سوژه های آن دزدی و سرقت مجسمه های تهران بود ، اصل ماجرای سرقت مجسمه های تهران چه بود و پیگیری این موضوع به کجا انجامید ؟ اگر کسی در این باره اطلاعاتی دارد و در جریان  پیگیری این پرونده در نهادها و دستگاه های مربوطه قرار دارد به ما هم اطلاع دهد!

2- ماجرای خیابان فاطمی و آن حرف ها و حدیث ها ؟

همین چند ماه پیش بود که تنی چند از نمایندگان اصولگرای مجلس با داد و قال فراوان خبر از پرونده فساد مالی یک مقام عالی دولت را دادند و نام محفل خیابان فاطمی را روی آن گذاشتند . ادعای مطروحه این بود که این مقام دولتی بانفوذ ، سر دسته  یک باند خلافکار است که در خیابان فاطمی تهران متمرکز است و چه و چه ... .

آن مقام  دولتی خبر را تکذیب و مدعیان را تهدید کرد که از دست آنها شکایت خواهد کرد و ما در همین ستون خبر ویژه در همان روزها  نوشتیم  که بهتر است برای زدوده شدن ابهامات افکار عمومی هر دو پرونده شکایت نمایندگان و آن مقام دولتی از یکدیگر رسیدگی شود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد ، اما این اتفاقات نیفتاد و ماجرای ادعای وجود  باند خیابان فاطمی و حواشی دیگر آن در زیر موج خبرها و سوژه های داغ بعدی دفن شد و گره نا گشوده آن سر بسته ماند.


3- ماجرای شهرام امیری به کجا انجامید؟

ماجرای شهرام امیری هم یکی از همین دست پرونده هایی بود که در نهایت مشخص نشد اصل ماجرا چه بوده است ؟ روایت های مختلفی در این باره منتشر شد  و هفته ها و ماه ها تیتر یک بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی شد و در نهایت آن قدر روایت های متضاد از این ماجرا نقل شد و آن قدر گره به ابهامات این پرونده افزوده شد که کسی نفهمید اصل ماجرا از چه قرار بود و در نهایت هم این موضوع با سوژه های جنجالی بعدی به دست فراموشی سپرده شد.

4-  "یک میلیارد" و "پنجاه و یک میلیارد" دلار آمریکا چه شد؟
همین چند هفته پیش بود که یکی از خطیبان نماز جمعه تهران  که دستی هم در تایید صلاحیت قوانین موضوعه کشور و نامزدهای انتخابات مختلف مجلس و ریاست جمهوری و امثالهم دارد در سخنانی در قم ادعا کرد که آمریکا با میانجیگری عربستان 1 میلیارد دلار به برخی رهبران مخالف  دولت داده است و به آنها وعده داده که اگر کار نظام اسلامی را تمام کنند 50 میلیارد دلار دیگر هم به آنها می دهد .

اقامه این ادعا جنجال های بسیاری به همراه داشت و چند روزی تیتر اول بسیاری از رسانه های داخلی و خارج شد اما از همین الان هشدارش را می دهیم که این سوژه نیز همانند سوژه های قبلی بدون اینکه اصل ماجرا و صحت و سقم آن روشن  شود دارد کم کم به موزه تاریخ می رود بدون اینکه گره ابهام یا صحت ادعای آن بررسی شود .


5- بررسی مدارک تحصیلی همه مسوولان

بعد از ماجرای مرحوم کردان ، موضوع مدارک تحصیلی مسوولان ، داغ شد و رئیس جمهور نیز دستور داد مدارک تحصیلی همه مسوولان در همه کشور بررسی شود. وزارت علوم هم سایتی به این منظورتشکیل داد و قرار شد مدیران دولتی اطلاعات مربوط به مدارک تحصیلی خود را درآن وارد کنند تا بررسی شود.
با این حال ، چنین اتفاقی رخ نداد و این طرح نیز مانند خدابیامرز کردان زیر خروارها خاک دفن شد.


6- حمله به کوی دانشگاه

پرونده حمله خرداد ماه سال گذشته به کوی دانشگاه نیز برغم دستورات صریح مقامات ارشد نظام ، همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و بیم آن می رود این موضوع نیز به تاریخ سپرده شود.

7- ...

البته اگر بخواهیم این فهرست را ادامه دهیم ، دهها مصداق دیگر می توانیم بدان بیفزاییم  که در روزگار داغ بودن خود در پیشانی اخبار بودند و از داغی دست هر لمس کننده ای را می سوزاندند ، اماامروز فقط خاطره ای ابتر از آنها بر جای مانده است.

آیا ما ساکنان سیاره پرونده های ناتمام هستیم؟!

خداحافظ «سامان»!

طهماسبی رسما به تیم ملی کشتی آذربایجان پیوست...

سامان طهماسبی با دوبنده‌ی تیم ملی کشتی فرنگی آذربایجان در مسابقات جهانی مسکو به میدان می‌رود.

به گزارش ایسنا، سامان طهماسبی فرنگی کار وزن 84 کیلوگرم ایران و دارنده‌ی دو مدال برنز جهان و طلای آسیا که در المپیک هم نماینده ایران بود، به دلیل مشکلات مالی و عدم توجه لازم به وی، دوبنده تیم ملی کشتی فرنگی آذربایجان را در مسابقات جهانی مسکو خواهد پوشید تا یک کشتی‌گیر ایرانی رقیب ایرانی‌ها شود.

فدراسیون جهان کشتی رسما حضور طهماسبی در تیم ملی آذربایجان را تایید کرد و بر این اساس وی جانشین "شالوا گادابادزه" در لیست نهایی شده است. طهماسبی امروز به روی باسکول وزن کشی می‌رود.

آذربایجانی ها برای کشتی‌گیرانی که صاحب مدال جهانی شوند از 100 تا 200 هزار دلار پاداش در نظر گرفته و حقوق ماهیانه قهرمانان‌شان نیز حدود 4 هزار دلار است. این شرایط مالی باعث شده تا بسیاری از کشتی‌گیران روسی برای آذربایجان کشتی بگیرند.